سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ کینه توزی را دوستی نیست . [امام علی علیه السلام]
کبوتر
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» رژه وروجک های قلب امامی

تا به حال نشده بود سر کلاسی بروم و در عرض نیم ساعت بهشان آموزش بدهم. شده بود که 20 دقیقه ای دو تا گردان سازمان بدهم اما نشده بود که پنجاه شصت نفر دانش آموز وروجک را برای یک رژه واقعی آن هم به مدت 20 دقیقه آموزش بدهم. یادم هست وقتی صحبت رژه بود سروان رجبی که حالا برای خودش سرگردی است چند روزی پنهان از نظرها بود. موسایی و محمدی و دم شناس و کلی دیگر از این آقایان تا خرخره آموزش دیده  هم حداقل یک هفته را در آمادگاه میثم جاخوش می کردند و هرچی بهشان می گفتی بابا آسمان به زمین آمده انگار نه انگار که خبری است.
بعد هم جوری که انگار ما نمی فهمیم و درکمان نمی رسد می گفتند : ما باید رژه برویم. باید هماهنگ باشیم!
نمی دانستم چه کار کنم. تا آمدم کیفم را بردارم و خداحافظی کنم و بروم مدیر مدرسه گفت تو که واردی و در دسترس بیا و یک چند فرمان با این بچه ها کار کن. گفتم: فرمان چی؟ گفت قرار است برای رژه بروند... فردا... خب چه می شود کرد؟ دم دستی رضاپور.
نگاهی به ساعتم انداختم. سرویس بچه ها دم در ایستاده بود تا زمان بگذرد و زنگ بخورد. کاغذی از روی میز برداشتم و نوشتم: 1- اولین نکته!
دیدم تا اولین نکته را بخواهم بگویم زنگ خورده دویدم تو اولین کلاس و سراسیمه بعد از عذرخواهی از دبیر پرسیدم: چند تا بسیجی اینجان؟
کلی دست بلند شد. تقریبا همه کلاس. گچ را برداشتم و گفتم: فردا قراره برین رژه. بسیجیا بنویسین. 1- قدبلندا جلو قدکوتاها عقب. باید با بقیه هماهنگ شین.
2- سرک نکشین. همه نظر به افق. سر بالا سینه ستبر پشت صاف پاشنه پا چسبیده به هم. دستا دو طرف بدن.نفس حبس.گوشا تیز آماده به فرمان!این حال یعنی خبردار پس فرمانش می شه خبردار جوابش می شه الله اکبر! درست؟
3- ...
نگاهم ناگهان در نگاه کلاس پیچید که هاج و واج مرا می پاییدند.نهیبی زدم که بنویسین دیگه!
بیچاره ها نمی دانستند چه جوری چی بنویسن. تو فرصتی که ورق در می آوردند شناخت مختصری از کف پا و پاشنه و پنجه و ساق و... را دادم و اینکه چقدر یک پا می تواند نقش ایفا کند.
فرمانهای صف جمع چیزی بود که مدیر می خواست.نظام در مدارس با نظام نظامی فرق می کند. فرقش را گفتم و آنها که سال قبل شاگردم بودند به سرعت اجرا کردند. خبردار و آزادباش و به چپ چپ وعقب گرد و به راست راست برپا ،برجا ،درجا قدم رو، قدم رو ،بدو رو و خیلی دیگر از فرمانها را نمی دانم چطوری اما گفتم. دو دقیقه ای به زنگ مانده بود. از همان کلاس بدو رو تا حیاط رفتیم و بعد شروع کردیم به تمرین.
روز رژه نبودم اما بچه  ها پیامک زدند که، اخبار روز: رفتیم . جایتان خالی. گند زدیم به هر چه رژه بود. تا جایگاه خوب بودیم به جایگاه که رسیدیم چشممان افتاد به بابای فلانی او هم داد زد بچه ها بابام و تازه فهمیدیم که ای وای صفی در کار نیست!
کلی خندیدم.بیشتر به خودم برای اینکه با چه جدیتی مانده بودم به توضیح نکات مهم یک رژه خیالی! یاد روزی افتادم که برای دیدار حضرت امام خامنه ای همراه کلی از دانش آموزها به حسینیه امام رفتیم. جایتان خالی! بچه ها محو سیمای حضرت آقا شدند و فراموش کردند که قرار گذاشتیم سرودی هم زمزمه کنند. آقا تا فرمودند بسم الله  الرحمن الرحیم.. متوجه سرهای پرسانی شدم که از جمعیت بیرون می زد و ناگهان صدای جمعی که خواندند: بسیجی ها همه مدیون عشقند... دودستی کوبیدیم توی سرمان...اما بزرگان می گفتند لبخند روی لب آقا شیرینی خاصی داشت... بچه ها همیشه توی قلب امام جا دارند!
الحق که فرشته اند این نوجوانهای صاحب الزمانی!


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ر.رضاپور ( جمعه 89/8/14 :: ساعت 10:1 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

غفلت
بچه ها مواظب باشید!!!
من اصرار دارم این منطقه را غرب آسیا بگویم!!!
لهجه مشهدی
روزه آن سالها
بزرگ یا کوچک؟ مسئله این است!
دزدهای ایرانی
نیمه شعبان 66
ماجرای آن اندوه
میثاقنامه خواهران شهید در همایش رسالت زینبی
عمو کربلایی جوانمرد
لیوان چای
گندم از گندم بروید ... جو ز جو
داستان دو ثانیه ای
ته دیگ باورنی
[همه عناوین(78)][عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 58
>> بازدید دیروز: 12
>> مجموع بازدیدها: 131704
» درباره من

کبوتر
ر.رضاپور
داستان را دوست دارید؟ من دوست دارم بنویسم. حالا هرچی!! داستان، خاطره یا حتی سرگذشت...

» پیوندهای روزانه

گلمیخ [165]
سراج [232]
[آرشیو(2)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
داستانهای من[4] .
» آرشیو مطالب
قلم نگاشته
داستانی
خرداد 89
مرداد 89
آبان 90
اسفند 1400
آبان 89
آذر 89

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
آقا
آفاق
منتظر
راحیل
سراجگ
شق القلم
منجی مهر
تصویری از هنر مردم
رفیق کوچولوی خوبم
عــــــــــروج
سیب سبز
اندیشه
کناد
فرهنگ و هنر مردم
بنت الحسین
کارگاه
تبار
علیرضا-ادب تعلیمی
قصه یک بسیجی
مُهر بر لب زده
هزاران یلدا
مدرسه
محمد قدرتی GHODRATI
جان نثاران حسین
پروازشقایق ها
سوزوکی1000
هنرمردان خدا
عکس جبهه
سبکبالان
عکسهای مستند دفاع مقدس
هزاره
تینا!!!!
پرتال بسیج دانش آموزی
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
اصلاحات
سرزمین خنگا
بلوچستان
دهکده کوچک ما

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





» طراح قالب