جهنم !!
بی خیال ریا... فدای سر هر کی دلش سوخت.
همین حرفها را می زنیم که ... لااله الا الله... آدم شدن هم سخت است!
سخت تر از آنکه امام می گفت بترسید...
از چی باید ترسید؟
از کی؟
چرا؟
حتما چون!
همه اش تقصیر خود قربانش بروم هست. بس هی اما و اگر گذاشت که اگر که اما که شاید که میخواهم که نباید بخواهی که من دوستت دارم.. که من... من...
قربانت گردم اگر اسلام تو اینقدر ساده است که با چهارتا حرف مسلمان تحویل مملکت می دهد.. دلم می خواهد اسلام بیاورم
بدون همه ی آن اما و اگرها نه! با همه اش. دلم میخواهد توی چارچوبی باشم که تو می خواهی.. دلم می خواهد من تو را ببینم وتو مرا...
دلم می خواهد چشمهایم فقط به روی توباز شود..تو را ببیند... تویی که دلم برایت تنگ شده و قد وقامتت دیگر در این چارچوبی گوچک جا نمی شود.. قد کشیده ای.. انگار به سوی ... اوج گرفته ای... این دم ودود را ببین... بی تو به سر نمی شود...
کاش مرا هم جزء همان... اما... شاید هم اگر... نمی دانم تو چه دوست داری. من اما تورا...
تو ... مگذار بی تو باشم.
الهی انت کما احب... فاجعلنی کما تحب...